با افزایش رونق بازار موسیقی در سالیان اخیر شاهد هنرآفرینی خیلی از چهره های نوظهور در عرصه موسیقی و هنر بوده ایم، افرادی که شاید فقط توانسته اند یک نوروز بر روی استیج رفته و کنسرت داشته باشند و خیلی زود به فراموشی سپرده شده اند، در ابتدای کلام باید تاکید کنم که قطعا نمی توان صرفا در یک یادداشت تمامی دلایل ظهورهای شکست آفرین خوانندگان امروزی را بررسی کرد اما باید گفت که یکی از این دلایل، نگاه کالایی و یا کالا شکل سرمایه گذاران و تولید کنندگان به خواننده می باشد که او را صرفا یک کالای پر سود حتی در کوتاه مدت دیده و بی برنامه و بی هدف به دنبال سوددهی هر چه سریع تر هستند.
فعالان حوزه موسیقی این را به خوبی می دانند که موسیقی ایران بارها و بارها افراد بزرگی را به خود دیده است، افرادی که در کنار تخصص علم موسیقی آموخته اند لذا عدم بالا بردن علم موسیقیایی خود خواننده و عوامل موسیقی
و توجه صرف به رضایت حداقلی از تولیدات باعث ساخت کارهای سبک و بی محتوا شده و در نهایت مخاطب هیچ دلبستگی به این خواننده تازه نفس نخواهد داشت.
«لذت بخش بودن شهرت یک روزه « نیز از دلایلی به شمار می رود که عموما چنین افرادی با چشیدنش خیلی سریع کنترل خود را از دست داده و چون هم زمان با علم به روز شده این هنر رشد نکرده اند افزایش کیفیت را فدای انتشار کارهای بی محتوا می کنند، البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که تولید موسیقی ضعیف در سالیان اخیر در برخی مقاطع، به حدی ذائقه مخاطب را تقلیل داده است که باعث شده روز به روز خوانندگان و تولید کنندگان در منجلاب و مرداب سبک سازی تولیدات خود بیشتر از گذشته
فرو روند و خیلی زودتر به فراموشی سپرده شوند.باید در بخش دوم سخنان خود به این موضوع نیز اشاره داشته باشم که هدف از این یادداشت، صرف نقد بر عملکرد خوانندگان تازه نفس نیست و نگارنده متن معتقد است که بخشی دیگر از دلایل این اتفاقات
«توهم محبوبیت » است که برخی خوانندگان با توجه به تعداد لایک و ویویی که در فضای مجازی می گیرند فکر می کنند محبوبیت بسیار بالایی پیدا کرده اند و فریب خورده، ادامه مسیر می دهند و فکر می کنند که در دل مردم جا باز کرده و تنها مدتی کوتاه با پمپاژ خبری و رسانه ای به فروشی خوب می رسند، غافل از اینکه تمامی این اتفاقات سرابی بیش نیست.
آمارهایی که بررسی کننده این حوزه بوده و شرایط فعلی سوشال مدیا، این را نشان می دهد که «تبلیغات زیاد و تکراری کردن حضور یک خواننده » هم دیگر دلیل این اتفاق است، شاید در ابتدای مسیر مخاطب کار را بپذیرد اما قطعا ضربه ای عموما جبران ناپذیر به عمر حرفه ای صاحب کار می خورد و نتیجه عکس می دهد. در ادامه این یادداشت باید تاکید کرد که طبیعتا پرورش یک استعداد جنبه های مختلفی دارد و یکی از آن ها رعایت اصول رفتاری درست خواننده در چنین جایگاه معتبر
اجتماعی می باشد لذا، توجه به برندینگ شخصی و عدم توجه به پرسونال برند خواننده و قطعا انتخاب نادرست یک مشاور نیز می تواند مسیر شاید درخشان خواننده را به تباهی کشیده و او را از صحنه های هنری کشور حذف کند، پس می توان نتیجه گرفت که قبول نکردن هر کاری از سوی خواننده، رفتن و نرفتن ها به هر جایی و یا حتی گفتن و نگفتن هر کلامی، تاثیر بسیار زیادی در رشد و یا نابودی خواننده دارد و می تواند به برندینگ شخصی اهالی هنر اعتبار ببخشد، توجه خاصه برندینگ شخصی از مهمترین دلایلی بوده که خواننده هایی مثل سیروان خسروی، احساس خواجه امیری عماد طالب زاده و... را در نمودارهای سینونسی زندگی کاری و حرفه ای شان حفظ کرده تا هیچ وقت از نگاه مخاطب کنار گذاشته نشوند و حتی اگر در سر لیست سرچ ها و ترندها و بازی های رسانه ای مافیایی موسیقی نباشند در یادها مانده اند.
خواننده باید توجه کند که موفقیت عموما در مدت زمان طولانی به نتیجه می رسد و نداشتن صبر در به ثمر نشستن سبک و ایده و متن و آهنگ، خیلی سریع می تواند برای همیشه او را از صحنه ها حذف کند و کاری کند که موفقیت دائمی نباشد، عجول بودن تهیه کنندگان و سرمایه گذاران و
عوامل خواننده و خصوصا خود خوانند عموما باعث می شود دست به هر کاری بزنند و تولیدات زرد می تواند چاقویی تیز برای قربانی کردن خواننده به شمار رود و به کاهش عمر خود یک بله قاطع بگویند!
باید در پایان کلام نیز به این موضوع اشاره کرد که نمی توان از یک نسخه واحد برای معرفی همه خوانندگان استفاده کرد و این درحالیست که استفاده از مشاوران رسانه ای و یا مارکتینگ و برندیگ می تواند در به چالش کشیدن خواننده مهمترین نقش را نیز ایفا کند و مسیر پر تلاطم موفقیت را از ریل خارج کند.
علی پوررجب » مشاور رسانه
دیدگاه خود را ثبت کنید.
دیدگاهها