آروم بغل کردم تنهایی هامو
چی شد نفهمیدم دلت بد شد باهامو
هرگوشه شهر پراز خاطره هامون
چیزی نموند از ما به جز دلهره هامون
زیر بارون سرد و بی جون
فکر تو هر بار منو خیابون
میفته یادم خاطره هامون
چه زود شروع شد تنهایی هامون
مث یه سایه اومدی اومدی درگیرم کنی
کی فکرشو میکرد که تو اینجوری تحقیرم کنی
من که خودم مقصرم که پا به پات قدم زدم
تموم خاطراتتو یکی یکی رقم زدم