با تو قسمت کرده بودم چتر خود را زیر باران
بعد تو دیگر نرفتم سر زده در آن خیابان
دیدی آخر روزگار دست تورا از من جدا کرد
دست سردم را گرفت در موج تنهایی رها کرد
ببین بعد تو هیچکسی برای من تو نشد
چتر من سر کسی وا نشد
خواستم بگذرم اما نشد
کاش بدانی عشق من
بعد تو خاطرت مرهم دردم نشد
هیچکسی همدم قلبم نشد
از علاقه ام به تو کم نشد
با تو یک خاطره ی جدید تر کردم هوس من
شاخه های خشک قلبم را ببین کردم هرس من
کاش برای قلب بیمارم خودت کاری کنی
کاش از من در حضور عشق طرفداری کنی
کاش از قلب صبورم تو نگه داری کنی تو
ببین بعد تو هیچکسی برای من تو نشد
چتر من سر کسی وا نشد
خواستم بگذرم اما نشد
کاش بدانی عشق من
بعد تو خاطرت مرهم دردم نشد
هیچکسی همدم قلبم نشد
از علاقه ام به تو کم نشد