من به زیباییِ تو هرگز ندیدم، در خیالم هم ندیدم
با تو به هر چه که باید در دلو جان میرسیدم، من رسیدم
زِ تمامِ بودنیها تو فقط از آنِ من باشو کنارم عاشقی کن
راهِ برگشتی ندارم من زِ قلبت تو بمانو با دلم
دیوانگی کن، دیوانگی کن...
همه خوبند، ولی خوبتر از خوبتر از خوب تویی تو
همه یارند، ولی همدمِ شبهای سکوتم شدهای تو
دلبران دل میبرند، جان بُردهای تو
برایم بیقراری کن
در این شبهای بیتابی
شدم لبریزِ دلتنگی
به ساعتهای بیخوابی
کمی بنشین کنارِ من
نوازش کردنت با من
بزن حَرفایِ ناگفته
همه گوش کردنش با من...