دوباره دلم برات تنگ شده
سلام ای آرزوی محال من
میخوام از حالم بهت بگم ولی
کی مهم بوده برات حال من
بگو زندگی به کامته یا نه
تو که میگفتی بی من میمیری
چهارفصل خونه یخبندونه
داری دستای کیو میگیری؟
وقتی که با چشای خیسم
دلتنگیامو مینویسم
خالیتره جات از همیشه
من بغضِ توی نامههامم
حتی اگه خودم بخوامم
این زخم کهنه خوب نمیشه
ته یه جادهای که متروکهست
من موندم و یه قلبِ مُرده
اگه تنهاییو دیدی بپرس
که چیا به روز من آورده
منو تو گذشته حبس میکنی
بیتفاوت میکُشی فردامو
هردفعه بهت پناه میارم
میخونی میریزی دور دردامو
وقتی که با چشای خیسم
دلتنگیامو می نویسم
خالی تره جات از همیشه
من بغض توی نامه هامم
حتی اگه خودم بخوامم
این زخم کهنه خوب نمیشه