تو که گرمای تب دستامی تو که درمون همه دردامی
تو به خوبی شب دیداری تو پرستار دل بیماری
تو به خوبی شب دیداری تو پرستار دل بیماری
مگه گل قرمز به من هدیه ندادی که دادی
توام یه شبا دلت ریخت به من تکیه ندادی که دادی
مگه نفساتو به من هدیه ندادی چرا پس فرصت گریه ندادی
قسم خوردی که تا باشه نفس پای تو هستم
تورو دیدم و چشمامو رو این آدما بستم
نذار بیشتر از این بینمون اینجوری بمونه
برسون خودتو خستم از این دوره زمونه
مگه گل قرمز به من هدیه ندادی که دادی
توام یه شبا دلت ریخت به من تکیه ندادی که دادی
مگه نفساتو به من هدیه ندادی چرا پس فرصت گریه ندادی