حيفه من بود كه واست هركاري كردم به چشمت كم بود
كه هرچي راه اومدم باز تو داشتی کم بود
زیادی بودم واسه تو تقصیر من بود حیف من بود
حيف من كه تو رويا زندگي كردم با تو ی ترسو
ميدونم بهونه هاتم همه از قصد بود
یروزی میفهمی مثل من واست کم بود
حیف من بود
منو دادي از دست ديگه
ديگه قلبم سيره
ديگه حرفات نداره رو مغز من تاثير هی
من مگه بد نبودم ؟ چرا چشمات ترسيده
مگه كم نبودم؟ برو خستم ديگه
نه دیگه میپیچه تو گوشم صدا پات
نه دیگه بی دلیل میشم واست فداکار
نه دیگه ایندفعه نمیکنم اشتباه
خودمو ازت میگیرم بهترین انتقام
نه دیگه این تو بمیری مثل قبلنا نیست
نه دیگه هیچی واسه من مثل اولا نیست
نه دیگه دوری و دوستی هم جواب نمیده
همه چی تمومه چرا چشمات پراز امیده؟