مث کتابای نخوندت داری منو
دل سرد شدم ازت بهم میگی نرو
حتی نفهمیدی یه بارم تو حال منو
مسکن بودی حالا شدی دردسرو
انقدر غرق شدی تنهایی تو رویا
ترجیح دادم من امروز و به فردا
کنار تو بودم همیشه من هرجا
مث یه قایق وسط این دریا
این همه بد شدی یه بارم من به جات
حالا منم سرد میشم که بلرزه صدات
این همه بد شدی یه بارم من به جات
حالا منم سد میشم نرسی به خواسته هات
هر دفعه یادت میره تو که
یادت میره خوب اصرارت چیه
بمونیم به زور رو قولایی که
حتی درکشون نمیکنی چند سالیه
مث حرفات بودی یکم ای کاش
میفهمیدم دروغ میگی توی چشمام
دفعه آخر دعوامون خوب فرق داشت
میچشیدی طعم تلخی و از حرفام
این همه بد شدی یه بارم من به جات
حالا منم سرد میشم که بلرزه صدات
این همه بد شدی یه بارم من به جات
حالا منم سد میشم نرسی به خواسته هات