به جون خودت
به جون خودت که جنونت رو دارم بدون نگاهات ، همش بد میارم
به جون ِ خودت که ازم دل بریدی توو یه حالی ام که تا حالا ندیدی
حتما یه جا ، یه روز ، یه کاری کردم که عاقبتم اینه
تقصیر ِ من شد که ، چشمات به جز کینه ، چیزی نمی بینه
تقصیر ِ من شد که ، از من و عشق من ، فاصله می گیری
تو میری و حرفام ، این دفه رو قلبت ، نداره تاثیری
قلبی که می گیره ، فکری که درگیره حس عجیبی که هرگز نمی میره
دستی که می لرزه ، اشکی که می لغزه این زندگی بی تو ، اصلا نمی ارزه