آه که عشق چه دنیایی دارد
این عاشقی عجب صفایی دارد
این قلب من که بی تو ساده میمیرد
با نگاهت یه جان تازه میگیرد
من هنوزم هرشب و روزم
در آتش عشق تو میسوزم
من همه جانم ، هرگز نتوانم
دور شوم از تو ای تاب و توانم
چنان دلم برای تو میزند
که جان ساده ام شده دیدنت
خراب مست بوی پیراهنت
من عاشقم ، عاشق خندیدنت
من عاشقم عاشق خندیدنت