آواره بودم بعدش به قلبت یه روز پناهنده شدم
عشقت خدایی کرد و من بنده شدم
راضیم از دست خودم
دلم میخواد حرف حرف تو باشه تو بارون و برف حرف تو باشه
عمرمو صرف هر چی که کردم از این به بعدش صرف تو باشه
اینجوری که هر بار نگام میکنی خوبه
من راهی به جز عاشقی با تو ندارم
هر جوری صدام میزنی میچسبه به جونم
اون لحظه صدات میشه همه دار و ندارم
فکر کن یه دقیقه بی تو راه رفتنم حتی
انگار قدم زدن روی لبه ی تیغه
فکر کن که نباشی چه عذابی میشه دنیا
تنهایی من بی تو آخه خیلی عمیقه