شایان اشراقی یه جا دیگه

جونم بره صدام نمیره

من ادامه میدم حتی یه جای دیگه

میخوام ببینم اون که میگفت نمیشه

هر کی میگه نمیشه از رو بی عرضگیشه

زندگیم رو حل کردم توو این راه

من این بار همش رو میخوام

پاشدم حتی رو صدمین بار

لفظ نمیام من لفظ رو

بدون هیچ آشنایی رسیدم

بدون زد و بند و داستانی رسیدم

توو شرایط رسیدم

ولی مهم اینه که رسیدم، رسیدم

بدون هیچ آشنایی رسیدم

بدون زد و بند و داستانی رسیدم

توو شرایط رسیدم

ولی مهم اینه که رسیدم، رسیدم

سلام مامان گندمتم

پشت میکروفون بعد یه ماه

رسیدی اون بالاها

نباشی خسته راه

خب خبر داری که از دل ما

توو ده روز پیر شدم قد یه سال

رفتی و افتادم قعر یه چاه

رفتی و همه چی رفته به

دور از تو با کف غربت

میگفتن چجوری کرده جرئت

با اشکهات میکردی بدرقه من رو

حالا یه پا شیر شده بچه گربت

با گرگها میکنه هنوز دست و پنجه نرم

صدام بلنده از توو حنجره ام

مطمئنم باز میبینمت

یکی از همین روزها پشت پنجره ام

بهم یاد دادی حقم رو بگیرم

لاشخور ببینم هنوز هم میارم زود جوش

یاد گرفتم اصلا سمتش نرم

اگه چیزی باحاله و نیست پول توش

کش در اومد توو خیابون

خرج شد توو عشق و حال یه شب پنتم

در آوردم میلیونی پول سیاه

جوری که تو در نیاوردی یه سِنت هم

همه شوتیم، ولی من برعکس روتین

سفت کردم بند پوتین و سپر زدم جلو قلب لوتیم

گذاشتم دو تا پنبه توو گوش

همسفر نمیخوام لق گوگوش

فیک میزنین لای صد تا روتوش

گنگ میکنیم ولی گنگ با روپوش

هنوز هیچکی نی سد راهم

حتی اگه اوضاعم باشه بد درام

حتی اگه ماموره پی رد پام

و حتی اگه هیتلر شم و قتل عام

کم توی دلم عقده نکاشتم

ولی خب به نداشتم

رفتم راه خودم رو

جلوم رو نگرفت از این گنده تر هاشم

از ترک خونه پدری تا ترک آغوش 

زندگی سخت بود ولی من مثل مرو ام تابو شکنم

حالا هم که هوا پسه

باز هم بهش چسبیدم ول نمیکنم

راستی مامان یاد داد بهم

گاهی گنگسترها هم گریه میکنن

بدون هیچ آشنایی رسیدم

بدون زد و بند و داستانی رسیدم

توو شرایط رسیدم

ولی مهم اینه که رسیدم، رسیدم

بدون هیچ آشنایی رسیدم

بدون زد و بند و داستانی رسیدم

توو شرایط رسیدم

ولی مهم اینه که رسیدم، رسیدم