حالا که فهمیده یه حسی هست دور میشه ازم همش
می پرسید هی حالمُ، حالا من هی می پرسم ازش
صبر کردم اون بگه، احساسشُ یه بار
ولی شوخی شوخی گذشت از آشنایی مون یه سال
می خواستم بهش بگم دلم چی می خواد ازش
ولی این شکِ لعنتی سد ام شد هر بار همش
حالا می پرسم و برام تو یه منطق بیار
!عاشق هم نشیم، می خوایم این دوستی رو چیکار؟
زیادی دوست دارمت که دنیام بلوا ست الان
ولی اگه دلت نیست با دلم
دیگه نفرست از این قلب ها برام
!یعنی باور کنم رابطه مون یه شبه مُرد؟
!یعنی، دارم تنها میرم اون ورِ پل؟
من نکشیدم پای دلُ وسط
ولی تو می دونستی یه حسی تو دلمه خب
هرجا رفتم با من اومدی
!پررو نمیشه آدم تا تو رو ندی
از بس شبیه می، کاراتُ بلدم
تو هم تموم ترفندهامو بلدی
!پس نگی بود پیشنهاد من بد
که فرق داشت بهم نگاهت از اول
نگی دلت تو تعارف موند
چون اول تو دل دادی، من بعد
اول تو دل دادی، من بعد
حالا شدی پیش پای من سد
یه چیز بگو شاید قانع ام کرد
هرچی بد بود مغزم بارِ من کرد