پشت کوه دردهایمن ، دشت چشمهایتو
دشت چشمهایتو پناهگاهمن
گرچه راه شعلهور از آتشنگاهتو
جنگل سیاه گیسوت شاهراه من
من پرندههای کوچ کردهام به فصلتو
من تمامجادهها که میرسد به وصل تو
من مسافران با بلیطهای جعلیم
از تقلبیترینزمانه تا به اصل تو.
آشنای دور
دوریت،چارهی عبور
میرسم با میوههای تازه چیده از نگاهتو
شانهمیکنم
زلفدرهم زمانهرا
میروم از جنون بیدها تا سرپناه تو
زیباترین ماجرای سخت دنیا ، پشت ناز تو نهفتس
زیباترین حال خراب وقت با تو گفتن از راز نگفتس
زیباترین روزهای سخت سرشار از امید با تو بودن
زیباترین جنگ جهان بر سر تورا از خودت ربودن