توو خواب و رویا با توام
واسه دلم کاری بکن
یکبار برای دلخوشیم
از من طرفداری بکن
حق منه عاشق نبود
محکوم به تنهایی بشم
هر شب با مشتی خاطره
قلبم رو آتیش بکشم
من که جلوت زانو زدم
تا قلبتو راضی کنم
هرگز با احساسات تو
نمی خواستم بازی کنم
رفتی غرور من شکست
بازنده کی بود این وسط
اصرار قلبم کاش نبود
خواهش نمیکردم ازت
از بغض پنهون دلم
نگو چشات بی خبره
حتی دیگه اشکای من
رو قلب تو بی اثره
بین من و تو فاصله
دیواریه خیلی بلند
میخوای فراموشم کنی
سختم که باشه هر چقد