یه استرس خاصی توی وجودم رفته
100 درجه تب دارم از وسطای هفته
ضربان قلبم تنده گوب گوب داره میزنه
دلم ازش به هیچ وجه نمیتونه دل بکنه
از اون روزی که دیدمش میخوام واسش بمیرم
خدا کنه قسمت بشه دستاشو بگیرم
چش تو چشاش که افتاد
انگاری مهره مار داشت
با اینکه ساده پوش بود هیبت اقتدار داشت
هوس و حواسم و برد قلبم و جا گذاشتم
خاطره هام و کشتم با هر بود و داشتم
از اون روزی که دیدمش میخوام واسش بمیرم
خدا کنه قسمت بشه دستاشو بگیرم
من دیگه عاشق شدم
این اعتراف لاممه
صد در صد اسم اون توی شناسناممه
باید با یاد عشقم قلبم و آروم کنم
بذارمش رو چشمام هی خانوم خانوم کنم
از اون روزی که دیدمش میخوام واسش بمیرم
خدا کنه قسمت بشه دستاشو بگیرم