متن شعر :
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست..
گرد سم خران شما نیز بگذرد
در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت..
این عو عو سگان شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید..
نوبت زناکسان شما نیز بگذرد
نهاده کشور دل باز رو به ویرانی
که دیده مملکتی را بدین پریشانی
دلا مکن گله از کس که خوار و زار شود
هر آن که شد چو تو سرگشته در هوسرانی
ز تار زلف سیاه تو روز مشتاقان
بود سیاهتر از روزگار ایرانی
به پاس هستی ایرانیان برآور سر
ز خاک نیستی، ای اردشیر ساسانی
ببین به کشور ایران و حال تیرهٔ او
که پست و خوار و زبون باد جهل و نادانی
بهار بندهٔ حق باش و پادشاهی کن
که بندگان حقیقت کنند سلطانی