حسِ پرواز از این بلندی تا بلندای نگاهت
لحظه هام باز همه فدای اون دو چشمون
سیاهت شدن دیوونه بازی در نیار
این بلندی واسه هر دومون یه رازه
دیوونه کم کم پر بزن تا بتابی خوب به من
دره این جاده تا آرامش که بازه
پرواز کن کم کم به سمت رویات
چون همین روئیا میشه کل دنیات
این مرد چیزه زیادی از تو نمیخاد
فقط حسِ پرواز از بلندای نگات
که دیوونه بازی کنه
کم کم تورو راضی کنه
به پر زدن کنارشو فقط بده جوابشو
این سوالا مثله دل کتابا
تو ذهن من هر لحظه میگن چرا من
فقط تونستم رو این بلندی وایسم
که تو بتابی مثل آفتاب به من