با خودم گفتم برگردم تا برگردی
هرکاری تونستم کردم تا برگردی
روزای تلخمو تنهایی شب کردم
من تا جایی که میتونستم صبر کردم
تازه قلب من کنارت آروم گرفته بود
وقت رفتنت تو خونه بارون گرفته بود
تازه داشت دلم دوباره پا میگرفت
که تو رفتی و هنوز نمیدونم واقعا چطور
این همه سال رد شد اما
من هنوز همونجوری دلم میخوادت
عمق عشق من به تو خیلی زیاده
من چمیدونستم با یه حرف ساده
از چشای تو میفتم…