توو این پیرهن توریه پُر نگینم
توو این لحظه هایی که زیباترینم
باید قبل از اینکه کنارش بشینم
یه کاری کنم چون یه چیزی درست نیست
با لبخند ماسیده ی احتضارم
کسی شک نکرده چرا بیقرارم
باید هرچه زودتر برای فرارم
یه کاری کنم چون یه چیزی درست نیست
من یه بغض بی اختیارم
همون یاغیِ ناسازگارم
چیه این جشنِ تظاهر
به اینجا تعلق ندارم
یه طوفانِ بی بند و بارم
که معنی نداره حصارم
چه اسمی رو دردم بزارم
به اینجا تعلق ندارم
یه توبه ی بی اعتبارم
منو طرد کردن تبارم
بزار هرچی خوبه خراب شه
به اینجا تعلق ندارم