با تو میمانم با یادت تا پای این دنیا
بی تو میمیرم از هجرت با این درد این رویا
میمیرم با این درد این رویا
دلم از این شبا گرفته تورو از من چرا گرفته
تو نباشی قرار من نیست مرا توان نیست ز من نشان نیست
تو سپردی مرا به حالم ننشستی کنارم
خبرت نیست امید جانم غم نهانم ای جانم
رفتم از یادت ماندی با یادم آخر دور از تو نتوانم
از خود بگذشتم پایت بنشستم از تو چون گذرم
دلم از این شبا گرفته تورو از من چرا گرفته
تو نباشی قرار من نیست مرا توان نیست ز من نشان نیست
تو سپردی مرا به حالم ننشستی کنارم
خبرت نیست امید جانم غم نهانم ای جانم