هیشکی مثه تو حالِ منو نمیدونه احوالمو
صبح به صبح که پا میشه چشام با تو خوب و خوشحالمو
با تو میشه پروانه شد و به گلا بوسه زد
بودنتو هی جشن گرفت تا هفت هشت روز بعد
با تو میشه تا صبح قیامت بنویسم از عشق
اینقده تو خوبی که اصن من دیگه نمیام به چشم
خنده هات علاجه مرضِ درد لاعلاجه منه
قهقهه بزن قربون چشات پیشتم نباشه غمت
شما دمتون گرمه ولی نفستم از جای گرم
دست و بالِ من خالیه اما هنوزم عاشقم
شیرینه که با هم برسیم صبوری کنیم باده رو
بیدِ ما نترسه می مونه خاکیایِ این جاده رو
شما دمتون گرمه ولی نفستم از جای گرم
دست و بالِ من خالیه اما هنوزم عاشقم
شیرینه که با هم برسیم صبوری کنیم باده رو
بیدِ ما نترسه می مونه خاکیایِ این جاده رو
اینجا که دلا دوره تو عشق همه مغرورن
پاسخ به سلام تو میدن مگه مجبورن
معیار دوست دارم چی دارم و چی داری
آگاه نشدن برداشت از اونه که می کاری
اما تو ولی عشقی خاتونی که مثلش نیست
صداقت پُره تو حرفت همه عمرمو من صرفت
میکنم که فقط باشی تو سر بالایی ام یا شیب
بشم پیر و بشی پیرم خودم دستتو میگیرم
شما دمتون گرمه ولی نفستم از جای گرم
دست و بالِ من خالیه اما هنوزم عاشقم
شیرینه که با هم برسیم صبوری کنیم باده رو
بیدِ ما نترسه می مونه خاکیایِ این جاده رو
شما دمتون گرمه ولی نفستم از جای گرم
دست و بالِ من خالیه اما هنوزم عاشقم
شیرینه که با هم برسیم صبوری کنیم باده رو
بیدِ ما نترسه می مونه خاکیایِ این جاده رو