دوباره من، دوباره یه شب ساکت
یه غم سنگین، یه شعر غمگین، رو لبامه
هنوزم که هنوزه خیلی دوست دارم، تا ابد یاد تو باهامه
هنوزم تا به خودم فکر میکنم یاد تو میافتم
به همه گفتم: من یعنی تو!
با خودت نگفتی چی میمونه از دل من خسته
من تنها، من بیتو؟
تنهایی یعنی
بشینی ببینی همه رؤیات میره از دست
تنهایی یعنی
نفست الان نفسهای یکی دیگهست
تنهایی یعنی
ببینی واسه دلت نمیشه دیگه کاری کرد
تنهایی یعنی
جلو مردم نشه آبروداری کرد
ما با اون همه خاطره
محاله این فاصله، حتماً یکی چشمون زد
غم نموندن تو بود که تیر آخرو به قلب نیمهجون زد
ما که قلبامون یکی، حتی دردهامون یکی بود
دنیامونو میساختیم
بگو چی شد که این آخرها
هر کدوم از هم جدا، هر دومون به زندگی باختیم
تنهایی یعنی
بشینی ببینی همه رؤیات میره از دست
تنهایی یعنی
نفست الان نفسهای یکی دیگهست
تنهایی یعنی
ببینی واسه دلت نمیشه دیگه کاری کرد
تنهایی یعنی
جلو مردم نشه آبروداری کر