دوست داشتم یه جای دیگه توی یه زمان دیگه
زندگی میکردم اما توی یه جهان دیگه
جایی که تمام عمرو پای حسرت نمیدادم
جایی که خیلی زیاد بود ارزش قلب یه آدم
همه اونایی که از دست دادمو دوباره دور و برم میدیدم
واسه داشتن یه کم آرامش این همه سخت نمیجنگیدم
کاشکی با یه پاک کن جادویی اشتباهاتمو پاک میکردم
ترس از قضاوتای مردمو یه گوشه تو باغچه خاک میکردم
دوست داشتم که زمان دستم بود مرهم زخمای این تن خستم بود
دوست داشتم اختیار با من بود انتهای راه زندگی روشن بود
کاش میشد بچگی مادرمو میدیدم از غم پیر شدنش دیگه نمیترسیدم
اگه انتخاب دنیا اومدن با من بود خدا رو بابت این زندگی میبخشیدم
دوست داشتم که زمان دستم بود مرهم زخمای این تن خستم بود
دوست داشتم اختیار با من بود انتهای راه زندگی روشن بود